من دیگه دوستت ندارم
سلام کسی که تو دلم درخشید
من دیگه دوستت ندارم ببخشید
بهتره که نپرسی علتش رو
چون که خودت ندادی فرصتش رو
بهتره این نامه اخر باشه
فکر کنم این واسه ما بهتر باشه
من واسه اون کسی که دوست ندارم
نمی تونم شاخه ی گل بیارم
بین تو و اون روزا کلی فرقه
تو آسمونت پر رعد و برقه
نه مهربونی نه واسم میخندی
هر دری و من میزنم میبندی
کو اون همه شهرای عاشقونه
کی بود بهم میگفت سلام بهونه
نه نه صحبت سلام بهونه ای نیست
پرنده اینجاست ولی دونه ای نیست
خواستی فقط صاحب یه قفس شی
بری و با دیگری هم نفس شی
خواستی بگی میشه تو دام بیفتم
بعدش بگی دیدی بهت نگفتم
از چشم من افتادی نازنینم
دوست ندارم دیگه تو رو ببینم
اون کسی که میزد دم از حسادت
اگه بمیرم نمی یاد عیادت
منم میخوام اتمام حجت کنم
خیال هر دومون رو راحت کنم
اگه دلت همین حالا بشکنه
بهتر از آوارگی های منه
من کسی رو میخوام که عاشق باشه
اول و آخرش شقایق باشه
من کسی رو می خوام که نیست مثل تو
پشیمونم دوستت ندارم برو
پشیمونی گر چه نداره سودی
خوب شد که فهمیدم بدی به زودی
من کسی رو میخوام که ناز و کم کم
صدام کنه مثل فرشته مریم
مثل همون روزای آشنایی
نه مثل حالا نه مثل رهایی
جواب بدی ندی دیگه تمومه
نمیدونم جواب واسه کدومه
نامه هامو از بس جواب ندادی
جواب بدی شاید بشه زیادی
شاخه نباتم که بشه واسطه
دل نمیدم دیگه به این رابطه
اما یادت باشه که این آدما
کم نبودن پیشم ولیکن شما
نیستید مثل اون روزای طلایی
کی گفته سه تا وقت داره جدایی
جدایی هر غمش هزار تا بخشه
دل میسوزونه مثل آذرخشه
من هر چه دوست دارم تموم شه نامه
دلم می یاد بازم میدونه تا
دیگه تموم شد اون همه غم و رنج
وقت قرار و شوق ساعت پنج
برو برو پیش هر کسی که دوست داری
حق نداری اسم منم بیاری
بخوای نخوای زود برو به سلامت
خدا منه بین ما ها قضاوت
من دیگه دوستت ندارم ببخشید
بهتره که نپرسی علتش رو
چون که خودت ندادی فرصتش رو
بهتره این نامه اخر باشه
فکر کنم این واسه ما بهتر باشه
من واسه اون کسی که دوست ندارم
نمی تونم شاخه ی گل بیارم
بین تو و اون روزا کلی فرقه
تو آسمونت پر رعد و برقه
نه مهربونی نه واسم میخندی
هر دری و من میزنم میبندی
کو اون همه شهرای عاشقونه
کی بود بهم میگفت سلام بهونه
نه نه صحبت سلام بهونه ای نیست
پرنده اینجاست ولی دونه ای نیست
خواستی فقط صاحب یه قفس شی
بری و با دیگری هم نفس شی
خواستی بگی میشه تو دام بیفتم
بعدش بگی دیدی بهت نگفتم
از چشم من افتادی نازنینم
دوست ندارم دیگه تو رو ببینم
اون کسی که میزد دم از حسادت
اگه بمیرم نمی یاد عیادت
منم میخوام اتمام حجت کنم
خیال هر دومون رو راحت کنم
اگه دلت همین حالا بشکنه
بهتر از آوارگی های منه
من کسی رو میخوام که عاشق باشه
اول و آخرش شقایق باشه
من کسی رو می خوام که نیست مثل تو
پشیمونم دوستت ندارم برو
پشیمونی گر چه نداره سودی
خوب شد که فهمیدم بدی به زودی
من کسی رو میخوام که ناز و کم کم
صدام کنه مثل فرشته مریم
مثل همون روزای آشنایی
نه مثل حالا نه مثل رهایی
جواب بدی ندی دیگه تمومه
نمیدونم جواب واسه کدومه
نامه هامو از بس جواب ندادی
جواب بدی شاید بشه زیادی
شاخه نباتم که بشه واسطه
دل نمیدم دیگه به این رابطه
اما یادت باشه که این آدما
کم نبودن پیشم ولیکن شما
نیستید مثل اون روزای طلایی
کی گفته سه تا وقت داره جدایی
جدایی هر غمش هزار تا بخشه
دل میسوزونه مثل آذرخشه
من هر چه دوست دارم تموم شه نامه
دلم می یاد بازم میدونه تا
دیگه تموم شد اون همه غم و رنج
وقت قرار و شوق ساعت پنج
برو برو پیش هر کسی که دوست داری
حق نداری اسم منم بیاری
بخوای نخوای زود برو به سلامت
خدا منه بین ما ها قضاوت
اشتراک در:
پستها (Atom)