گفتم
دویدیم و دویدیم
دویدیم و دویدیم هیچ جا رامون ندادن
گفتن که توی جاده دونده ها زیادن
دویدیم و دویدیم فایده نداشت دویدن
به همه چی رسیدیم به جز خود رسیدن
دویدیم و دویدیم تو کوچه های بن بست
می رفتیم و می گفتن خسته نشید بازم هست
دویدیم و دویدیم جاده ها بسته بودن
پلای تو راهمون همه شکسته بودن
دویدیم و دویدیم رفتیم تو خط عادت
کم کم به هم می کردن دونده ها حسادت
دویدیم و دویدیم راهها خاکستری شد
حرفای عاشقونه کمرنگ و سرسری شد
دویدیم و دویدیم اسفندی دود نکردن
گفتن فقط زیر لب کاش دیگه بر نگردن
دویدیم و دویدیم خوردیم به سنگ و صخره
طاقتمون تموم شد تا دریا قطره قطره
دویدیم و دویدیم سیبا رسیده بودن
سه فصل آزگار بود،همه دویده بودن
دویدیم و دویدیم تا برسیم به دیوار
اونور دیوارم باز،خوردیم به خط تکرار
دویدیم و دویدیم قصه زندگی بود
که واسه اون دویدین،فقط دیوونگی بود
اشتراک در:
پستها (Atom)